به روز باشید ....
مردی قوی هیکل در چوب بری استخدام شد و تصمیم گرفت خوب کار کند .
روز اول 18 درخت برید . رییسش به او تبریک گفت و او را به ادامه کار تشویق کرد . روز بعد با انگیزه بیشتری کار کرد، ولی 15 درخت برید !!!!!!
روز سوم بیشتر کار کرد اما فقط 10 درخت برید به نظرش آمد که ضعیف شده است .
پیش رییسش رفت عذر خواست و گفت :
نمی دانم چرا هر چه بیشتر تلاش می کنم درخت کمتری می برم ؟؟؟!!!
رییس او گفت : آخرین بار کی تبرت را تیز کرده ای ؟؟؟؟
او گفت : برای این کار وقت نداشتم . مشغول بریدن درختان بودم .
برای اینکه در دنیای رقابتی امروز همیشه حرفی برای گفتن داشه باشید باید برای به روز کردن خودتان وقت بگذارید .
سفارش آقا ....
اندر مزایای حمایت از تولید ملی
چند مدت پیش جارو برقی خانه که اتفاقا از مارک های خوب خارجی هم بود بالاخره بعد از سالیان دراز خراب شد ، از آنجایی که کلاً در خانه ما هیچ چیز دور ریخته نمیشود و از همه وسایل تا حد مرگ و حتی در بستر احتضار هم استفاده می شود . تصمیم بر این شد که جناب جارو برقی را به بیمارستان ِتعمیر لوازم خانگی منتقل کنیم .
در این مدت نقاهت جناب جی جی( لقبی بود که برادر زاده ها به جارو برقی ما افاضه فرموده بودند) در بیمارستان ، با تمام همت به کمک کمپین حمایت از تولید ملی برخاسته و از جاروی دستی ساخت ایران استفاده کردیم که راستای این خدمت خالصانه، مشکلات دیسک کمر و آلودگی هوای ناشی از پخش خاک و ریز گردها را هم رقم زدیم.
خلاصه بعد از طی شدن دوران نقاهت جناب جی جی( همون جارو برقی مصطلح) بسیار راضی و خشنود دوشاخه را به پریز گذاشته و مشغول استفاده شدیم که بوی سوزش جگر جی جی خان به فضا بلند شد و نالش و بانگ همی برآورد که به فریادم رسید سوختم…
پس دوباره کمر همت به تعاون ملی و حمایت از تولید ملی پرداخته و اندوخته های مالی ظاهر و باطن خانواده را جمع کردیم و جارویی ایرانی خریدیم.
با احساس غرور و افتخار از خرید حمایت گونه خود از تولید ملی ، جارو را به برق زدیم . چنان غرشی بنمود حضرت جارو که انگار غرش شیران …. که دیوارهای خانه خود و همسایگان را هم نیز مستفیض کرد.
و با قدرتی همچنان قدرت جناب رضا زاده در زدن رکوردهای المپیکی، تمامی خاکروبه ها و حتی فرش را در خود فرو میبرد.
و ما مشعوف از خرید چنین جی جی قدرتمند و اصیل و رستم صفت بودیم که هم بسیار خوب و درجه یک کار میکرد و هم با قیمتی به مراتب نازل تر از هم صنف های فرنگیش بود…!!!
اما این موتور پرقدرت ، چرخ ها و خرطومی ضعیفی داشت که توان همراهی با موتورش را نداشت.
ولی ما هم چنان و با همان همت به کمک حمایت تولید ملی برخاسته ایم و هر ماه خرطومی و چرخ را از تولیدگران ایرانی میخریم که چرخه تولید همچنان بچرخد…
حمایت از خود
اندر احوالات کالای ایرانی
مدتیه که خانوادگی تصمیم گرفتیم که هر طور هست ، کالای ایرانی خرید کنیم .
از البسه و پوشاک گرفته تا لوازم منزل و ….
که البته این تصمیم خالی از دردسر هم نبوده تا حالا
اگر از اینکه در عصر فناوری اطلاعات و دیجیتال سایت های تولید کننده های داخلی ، در حد یک وبلاگ هم نیستند و حتی محصولات تولیدی خودشون رو هم کامل ارائه نمی دهند ، بگذریم ، اوضاع بازار وحشتناکه واقعا
به عنوان یه نمونه ی دم دستی ، دیروز اتوی ما سوخت . رفتیم یه جستجو بین تولید کننده های داخلی کردیم دیدیم به شدت از نظر کیفیت از نمونه های خارجی شون عقب ترند .
تنوع هم که ماشالله ندارند اصلا
در عوض مارک های خارجی چنان رنگ و لعاب و امکاناتی داشتن که آدم دلش می خواست فقط بشینه و تماشاشون کنه
اما ما گول نخوردیم و همون ایرانیش رو انتخاب کردیم .
خان اول که تموم شد ، دیدیم بلههههه ، تولید کننده ها امکان ارسال محصول رو هم ندارند .
فروشگاه های اینترنتی هم که اکثرا ایرانی ها رو شامل ارسال نمی کنند .
گفتیم اشکال نداره میریم از مغازه خرید می کنیم …
شاید اگر بگم حدود 40 فروشگاه رو رفتیم ، دروغ نگفته باشم.
فروشنده ها که تا می شنیدن سراغ جنس ایرانی رو می گیری ، حتی به خودشون زحمت بلند شدن از جاشون رو هم نمی دادند.
بعد هم در مقام خیرخواهی شروع به نصیحت می کردند که جنس بهتر داریم با فلان مارک و …
بعضی ها هم جنان نگاه ترحم باری بهت می کردند که بقیه که هیچی ، خودت هم باورت می شد که از روی ناچاری و نداری می خواهی جنس بی کیفیت ایرانی بخری ….
اوضاع خود فروشگاه ها هم که واقعا جای تاسف داشت
به جرات می شه گفت بالای 95 درصد اجناسشون ، کالاهای خارجی بودند .
خلاصه اینکه ما فعلا بدون اتو موندیم و نگران اوضاع فعلی تولید ملی
واقعا باید فکری کرد
حال تولید داخلی اصلا خوب نیست …